تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق

ساخت وبلاگ
«۱۱۱۵۰ جلسة سخنرانی»امروز داشتم مروری می کردم به گذشتة زندگیم، یکی از محاسنی که در زندگی شخصی ام به لطف خدا داشتم این بود که سعی می کردم از تمام لحظه های زندگیم استفاده مفید ببرم. یک قانونی برای خودم گذاشته بودم و هنوز هم به آن پایبندم به نام «قانون کار دو زمانه» به این صورت که مواقعی که در حال انجام کارهای عادی زندگیم بودم (کارهایی که نیاز به تمرکز فکری زیاد نداشت مثل پیاده روی به سمت محل کار، رانندگی با ماشین شخصی، توی ایستگاه اتوبوس، داخل اتوبوس و تاکسی، توی مطب دکتر و هنگام کمک کردن به خانمم در کارهای خانه مثل: اتوکردن لباس، شستن ظرفهای خانه، جاروبرقی کشیدن و نظافت خانه، درست کردن غذا، پاک کردن سبزی، و...) از طریق ام پی تری یا موبایل، سخنرانی گوش می دادم. الان که نشستم حساب کردم دیدم چه معجزه ای کرده این کار. تقریبا اکثر منظومة فکریم در همین زمانهای به ظاهر مرده شکل گرفته. با گوش دادن به بیش از ۱۱۱۵۰ سخنرانی. طبق یک عادت دیرینه که از کتاب «راز شاد زیستن» یاد گرفته بودم همه کارهای مفیدی که انجام می دادم را ثبت می کردم برای همین فهرست کامل سخنرانی هایی که در این سالهای زندگی گوش داده ام را نوشته ام.بیشترین تاثیر در زندگی ام را در حوزه عقیدتی و فکری و سیاسی از اساتیدی همچون «استاد اصغر طاهرزاده» «استاد جوادی آملی» «استاد عابدینی» «استاد مطهری» «استاد رحیم پور ازغدی» «دکتر حسن عباسی» «مقام معظم رهبری و حضرت امام» «استاد یزدانپناه» «استاد فیاضی» «استاد عبودیت» «استاد علی جعفری» «استاد پناهیان» «حجت الاسلام مکارم» گرفته ام. همچنین از «دکتر شریعی» و «علامه محمدتقی جعفری» هم خیلی استفاده کردم. خواستم این تجربه را تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق...
ما را در سایت تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ojeparvaz40 بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 23 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:07

 بنده از نظر شخصیتی به جهت درونگرا بودنم خیلی اهل نمایش و بازیگری نبودم و نیستم ولی در برهه هایی از زندگیم در جاهایی به هر تقدیر تجربیاتی در این زمینه برایم فراهم می شد. اولین تجربه ام به دوران راهنمایی برمی گردد که در یک فیلم کوتاه به اسم «ملاقات ممنوع» به کارگردانی آقای «ناصر صفاری» بازی کردم که فیلم برداری آن دو روز طول کشید. کاری بود برای انجمن سینماگران اصفهان. لوکیشن فیلم قسمتی در بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان و قسمتهایی هم در خود شهر اصفهان بود. اولین تجربه بازیگری تأتر بنده هم برمی گردد به دوران دبیرستان، در جشنواره تأتری که آموزش و پرورش شهرستان خمینی شهر برگزار کرد با نمایشی تحت عنوان «زندگی جاوید» به کارگردانی آقای «علی زیبا» که در سالن کانون سلمان فارسی خمینی شهر در سال ۱۳۷۵ برگزار شد. آن زمان در دبیرستان شهدا درس می خواندم. در آن جشنواره رتبه سوم بازیگری را بدست آوردم. به عنوان اولین تجربه خودم هم تعجب کرده بودم. این تنها نمایش تاتری بود که در آن دیالوگ داشتم. و نقش دو پیرمرد را بازی می کردم. بعد از آن دیگر هیچ فعالیت تأتری نداشتم چون اصولا روحیاتم با بازیگری خیلی جور نبود. تا اینکه ازدواج کردم. بعد از ازدواج از آنجایی که خانمم برعکس خودم به شدت برونگرا بودند فعالیت زیادی در حوزه های فرهنگی در شهرستان خمینی شهر داشتند. از جمله در حوزه تاتر و سینما در قسمت طراحی لباس و صحنه فعالیت می کردند. ایشان از قبل با گروه تاتر «مهرآیین» به مدیریت آقایان نورالله شیخی و منصور سراج و امیر لطفی که کارگردان مجموعه بودند کار می کردند. زمانی که تازه عقد کرده بودیم (در سال ۱۳۸۱) در ایام محرم نمایش «بوی سیب ۲» در سالن کتابخانه الغدیر اجرا می شد که تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق...
ما را در سایت تجربه ای شخصی از عبور از پل معلق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ojeparvaz40 بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 21:15